یک بار دیگر جنجالها برسر واژههای فارسی-دری- مجلس نماینده گان را به سوی کشمکش سوق داد. این جنجالها اکثراً به خصوص بر سر کلمۀ دانشگاه، رُخ میدهد. نشست روز شنبۀ نماینده گان نیز روی همین واژه به تشنج کشیده شد.
زبان فارسی از دیرباز با فشار و تطمیع مواجه بوده، چه آن هنگام که به جای کلمۀ "فارسی" (دری) را رواج دادند تا به این وسیله به مرور بتوانند زبان شیرین فارسی را از جامعه افغانی از میان بردارند و چه آن زمانی که جاهل تباران طالب دست به مبارزۀ زبانی زدند. و چه در زمان حال که عدهای متعصب، بدون هیچ کدام دلیل و استدلال منطقی به زبان بخشی از مردم این سرزمین میتازند.
اینان که خود را رجال دهر مینامند، بر سر کلمۀ فارسی "دانشگاه" غوغا نموده و بدون استلال آن را خارجی مینامند؟!! در حالی که اگر کمی مطالعه کنند، خواهند فهمید که (فارسی) و (دری) دو نام است برای یک زبان. همانگونه که یادآور شدیم، این هم شاهکاریهای است از شاهان گذشتۀ این سرزمین.
در چنین حالتی که زبان شناسان مطرح کشور این موضوع را بیان میکنند که: (دستاویز عاملان این تعصّبها، این است که میگویند واژههایی از نوع (دانشگاه) و (دانشکده) فارسی است و خارج از قلمرو زبان دری. در حالی که (فارسی) و (دری) به واقع دو نام است برای یک زبان واحد. از کسانی که در این حرف تردید دارند، میپرسم که اگر (دری) خاص افغانستان و (فارسی) خاص ایران است، ناصرخسرو و مولانا دری زباناند یا فارسیزبان؟ اگر بگویید دریزباناند، با این بیت از مثنوی معنوی چه میکنیم که میگوید:
فارسی گوییم، هین تازی بهل
هندوی آن ترک باشای آب و گل)
به هر صورت چیزی که به این مشکل افزوده و افغانستان را به پرتگاه بیاعتمادی و اختلاف سوق میدهد، نگاه سیاسی به مسایل زبانی است، در حالی که این مشکل با درنظر گرفتن واقعیتهای جامعة افغانستان، تاریخ و مدارک علمیقابل حل است، نه با استفاده از قدرت و زور و جنجال، در حالی که اگر سیاسیون افغانستان واقعا به وحدت ملی در این کشور باور داشته باشند بگذارند زبانها و فرهنگها به طور طبیعی و علمیبا هم تعامل بیابند، داد و ستد زبانی در سطح واژههای زبانهای فارسی و پشتو بر اساس نیازمندیهای زمان و کاربرد گویندگان صورت بگیرد، نه از راه زور و استبداد. متأسفانه در حال حاضر نیز این سیاست ادامه دارد، مثلا اگر برای پدیده جدیدی که معادل آن در زبان پشتو ترکیب سازی میشود کاربرد آن نه وحدت ملی را ضربه میزند و نه مخالف قانون اساسی است، اما متاسفانه که این زمینه برای زبان فارسی محدود است، مثلا در زبان پشتو برای کلمه "استدیوم" که کلمه انگلیسی است ترکیب "لوبزای" ساخته اند، اما معادل آن که در زبان فارسی باید "باشگاه " یا "ورزشگاه" گفته شود، در تناقض با وحدت ملی قلمداد میشود در حالی که ما هنوز به معنای واقعی کلمه، وحدت ملی نداریم.
و در آخر این نکته را باید یاد آور شویم که با وجود همه استبداد و مرزبندیهای که در طول تاریخ در بارۀ زبان فارسی صورت گرفته هنوزهم هیچ فارسی زبانی این تبلیغات واهی را که زبان فارسی با دری فرق دارد، قبول نمیکند و بازتاب این موضوع در شعر معاصر نمایانگر این ادعاست:
گل نیست و ماه نیست دل ماست پارسی
غوغا کوه ترنم دریاست پارسی
سرمقالۀ شماره 62 روزنامۀ انصار
تاریخ 6 جوزا/خرداد 1392
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/60